سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزد نیکوترین گمانم به تو باش ای گرامی ترین گرامیان! و مرا با عصمت تأیید فرما و زبانم را به حکمت بگشای . [امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعای استغفار ـ]

فرض کنید که در سیاره ایی مثل زمین,  همه چیز بود ,ودر این کره خاکی تنها
انسان زنده , شما بودید, ودر کره خاکی طلا , الماس , وهزاران چیز ارزشمند هم
بود,و شما بودید و هزاران هزار ثروت بیکران , قصرها و خانه های خالی ,بانکهای
پر از پول و دلار و غیره ,ولی کسی دیگر نبود,حالا چه میکردید,به نظر من همه را
رها میکردیم و دنبال کسی مثل خودمان میگشتیم, ارزش  طلا و الماس از وجود انسان, است ,اگر انسان روی کره خاکی وجود نداشت ,زمین هیچ ارزشی
نداشت,پس بزرگترین ارزشها را انسان داراست,قصر بدون انسان ,خانه و کشور و
دنیای بدون انسان ارزشی ندارد, همه چیزها با وجود انسان ارزش پیدا میکند,پس
چرا انسان با این همه ارزشمندی,  که حتی خداوند به تمام فرشتگانش , امر به سجده کرده,در چشمان هم,  اینقدر از ارزش افتاده,جرا به این روز افتادیم که تمام ملاک ارزش,مادیات شده , درجایی که  خداوند فرموده  , که همه چیزها را برای تو آفریدم وتورابرای خودم,,در این کلام که از ارزش عظیم انسان صحبت میکند, , چرا ما به ارزش خودواقف نیستیم,چرا ما ذره ایی از این بیکران ,اینطور باهم رفتار میکنیم,این اشکال از کجاست؟تا جه موقع میخواهیم ادامه بدهیم ,وقتی خداوند میگوید همه چیزهارابرای تو آفریدم , یعنی همه چیز , مادیات و معنویت ,جایی برای فکر نیست که چه چیز بالاتر از انسان است ,دین , زیبایی ,مادیات,وغیره که برای انسان آفریده شده ,ولی چرا  ارزش امروزانسان با
داشتن هایش  محاسبه میشود , صد در صد بدون کوچکترین شکی بایستی خدا
را از این نابسامانی خارج کرد ,ما با خداوند هیچ مشکلی نداریم , هرچه مشکل
 هست ,ما با خودمان داریم ,و ااین مشکل از زمانی شروع شد که  ما پا روی حق
وحقوق انسانی دیگر گذاشتیم,وپایمال کردن حق و حقوق ,عادتمان شد ,چرا راه
دور میرویم , از خودمان و از خانواده ونزدیکان خودمان شروع کنیم , اندیشیدن و
توجه به این مسله ما را به نتایجی خواهد رساند ,بایستی اعتراف کنیم که نه ما
از حق خودمان باخبریم نه از حق دیگران ,وقتی آگاه به این مطلب نباشیم ,خیلی
راحت حق را پایمال میکنیم ,نتیجه آن را به وضوح در همه جا میبینیم,بیایم سر
تعظیم به کلام خداوند بیاوریم و انسان و انسانیت را سرلوحه تمام ارزش ها قرار
بدهیم,دیگر بهانه ایی که نمیدانستم , در این زمان که انسان به بلوغ رسیده ,
قابل قبول نیست, نگاه مان را اگر تغییر دهیم ,همه چیز تغییر میکند,این یکی از
 راه های عشق است , پایمال کردن حق اگر در کوتاه مدت لذتی به ما بدهد
در دراز مدت ما را بیمار و رنجور میکند ,رعایت کردن حق و ملزم شدن و ادراک به
حق ,جزیی از بهداشت روانی ماست ,پاینده باشید.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط صبوری 90/8/7:: 12:10 صبح     |     () نظر

درباره

صبوری
هدف از ایجاد این وبلاگ احساس وظیفه ایی است که اولا سپاس از خداوند برای توفیق این فرصت برای خودشناسی در کنار استاد و معلمی که مرا تا ابد بنده خدا کرده و دوم برای آن حتی تویی که نیازمند و طالب کشف ومکاشفه وبنده گی نظم و هماهنگی و هارمونی هستی.در ضمن آنچه مینویسم فقط نظرات شخصی است و هیچگاه بی احترامی و هتک حرمت به هیچ دینی در مرام من وجود نداردکه من عاشق تمام پیامبران خداوند بلاخص حضرت محمد (ص) هستم وهرکسی کوچکترین بی احترامی به اعتقادات و باورهای انسان کنداز خدا پرستی دور است ,اگر دیدگاه من با شما یکی نیست این به دلیل تفاوتی است که در اندیشهای ماست وهیچ چیز دیگری نیست ودر این راه ما هم سفرانی همراه به سمت خداوند هستیم و در این راه من محتاج راهنمایی های شما انسان بزرگ هستم
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها